معنی پایتخت پاراگوئه
حل جدول
آسونسیون
پایتخت کشور پاراگوئه
آسون سیون
مرکز پاراگوئه
آسونسیون
پول پاراگوئه
گوارانی
پایتخت
تختگاه
لغت نامه دهخدا
پاراگوئه. [ءِ] (اِخ) پاراگِه. رودی به امریکای جنوبی شاخه ای از رود پارانا که از جبال ماتوگرسو سرچشمه میگیرد و از برزیل و بولیوی و کشور پاراگوئه و آرژانتین می گذرد و در پارانا پایان می یابد. شعب مهم آن پیل کومایو و برمه ژو و درازای آن 2500 هزارگز است.
پاراگوئه. [ءِ] (اِخ) یا پاراگه [گ ِ] یکی از جمهوریهای امریکای جنوبی میان برزیل و آرژانتین. و آنرا اراضی پست باتلاقی و حاصلخیز است و تجارت توتون و پوست و نارنج بدانجا رواج دارد. و عمران آن را هیأتهائی ازآباء یسوعی که برای تبلیغ بدانجا رفتند کرده اند. مساحتش 253000 هزارگزمربع است و یک میلیون تن سکنه دارد و عاصمه ٔ آن آسون سیون است با 125 هزار تن سکنه.
پایتخت
پایتخت. [ت َ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب. حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده (تبریز قاعده آذربیجان است). قاعده ٔ ملک. عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ملک. نشست. نشست گاه. تختگاه. ام البلاد. سریر. سریرگاه. دارالاماره. دارالمملکه. دار مملکت: ثم عبدالعزیزبن موسی بن نصیر و سریره اشبیله. ثم ایوب بن حبیب اللحمی و سریره قرطبه. (نفخ الطیب ج 1 ص 140).
واژه پیشنهادی
آسونسیون
بزرگترین شهر پاراگوئه
اسون سیون
از شهرهای پاراگوئه
باهیانگرا
روساریو
آنکاراناسیون
ویلاریکا
فرهنگ معین
(تَ) (اِمر.) شهری که محل مقر حکومت باشد.
معادل ابجد
1648